کد خبر: 957

تاریخ انتشار: ۱۹/۱۲/۱۴۰۲

-- ساعت انتشار: ۲:۰۷ ب.ظ

نقش نوآوری سازمان در شرایط VUCA

رقابت سازمانی بسیار شدید است و از سوی دیگر شرکت‌های چالشگر با محصولات و خدمات نو از راه می‌رسند.

به گزارش پایگاه خبری حکمرانی خوب؛ در سالهای اخیر، ثبات در محیط کار، جای خود را به بی ثباتی و عدم اطمینان، و صنایع سنتی و قدیمی جای خود را به انواع صنایع جدید و توسعه یافته داده است. این تغییرات فرصتی برای استفاده از مهارتهای قدیمی باقی نگذاشته و در حقیقت آینده را با تهدیدات و فرصتهای زیادی مواجه ساخته است.عدم قطعیت در فضای کسب وکار شرکت های نوپا و مبتنی بر فناوری بسیار عمیق است و این عدم قطعیت باعث می شود که تصمیم گیران به صورت ناخودآگاه از شهود در تصمیم گیری استفاده نمایند.خلاقیت و نوآوری لازمه و پیش درآمد توسعه و پیشرفت و تعالی یک سازمـان بوده و آگاهی از فنون و تکنیکهای آن ضرورتی اجتناب ناپذیر برای مدیران و سایر کارکنان سازمان است.
نوآوری سازمانی (Organizational Innovation) به معنای ایجاد یا بکارگیری یک ایده، روش یا فرایند جهت ارائه محصول یا خدمت نو به بازار می‌باشد. اگر خلاقیت سازمانی به معنای ارائه طرحی تازه باشد نوآوری سازمانی به معنای پیاده‌سازی و اجرای طرح به صورت واقعی است.
نوآوری به معنای عملی کردن یک تفکر خلاق است و نوآوری سازمانی کلید موفقیت در عرصه تکراری سازمان است. زمانی که از مبحث نوآوری سخن به میان می‌آید‌، اذهان ناخواسته به سوی نوآوری محصول و بعضا فرایند تولید آن متمرکز می‌شود‌، حتی در بعضی مواقع در مورد نوآوری خدمات هم صحبتی به میان نمی‌آید‌. اما نوآوری در فرآیند، مدیریت بازاریابی و مدیریت عملکرد نیز لازم است. وقتی راجع به اهمیت نوآوری و سازوکارها می‌پردازیم باید توجه داشت که تنها در یک محیط رقابتی «جهانی» است که می‌توان درباره این مفاهیم بحث کرد.
ضرورت تقویت نوآوری در سازمان‌ها
اگر بخواهیم نوآوری را که امری است مقتضی در دنیای امروز نهادینه کنیم، باید عوامل آن در سازمان فراهم شود و تحت فرایند مناسب دائما توسعه یابد. رسیدن به چنین سازمانی نیاز به فرایند تحول اساسی دارد لذا مدار نوینی که سازمان مورد نظر باید در آن قرار گیرد، مداری است که سازمان‌های یاد گیرنده در آن قرار دارند. سازمان‌های یادگیرنده، عامل نوآوری را درون خود تقویت می‌کنند و نوآوری نیز تداوم می‌یابد ولی سازمان‌های موجود ممکن است سازمان‌های یادگیرنده نباشند و تا زمانی که تبدیل به سازمان‌های یاد گیرنده نشوند این فرایندها شکل نمی‌گیرند و نوآوری در فرایندها اتفاق نمی‌افتد.
برای اینکه این انتقال از سازمان‌های موجود به سازمان‌های یاد گیرنده صورت گیرد و سلسله‌مراتبی بودن و وظیفه‌ای بودن آنها، نگرش آنها به کار و انسان و به‌طور کلی پارادایم سنتی آنها دگرگون شود، سازمان‌های یادگیرنده احتیاج به نوآوری در فرایند تحول سازمانی دارند و این امر، اساسی‌ترین نوآوری‌ای است که مدیران به آن احتیاج دارند تا نوآوری را جهت دار کرده‌، رونق و اشاعه بدهند و سینرژی بین آنها ایجاد کنند. اینگونه نوآوری در نهایت پیشرفت سازمانی را امکان‌پذیر خواهد کرد.
در بسیاری از صنایع یک روند رو به رشد از نوسان، عدم قطعیت و پیچیدگی و مبهم در کسب و کار، بازارها را آشفته و ماهیت رقابت را تغییر می‌دهد. این شرایطی است که برای نام‌گذاری آن از یک کلمه مخفف استفاده می‌شود. جهان ووکا (VUCA world). جهانی نوسانی (volatility)، سرشار از عدم قطعیت (uncertainty)، پیچیده (complexity)، مبهم و رازآلود (ambiguity)
چنین جریان مداومی در محیط‌های کسب و کار، منجر به ایجاد دشواری‌های بی‌شماری برای رهبران و مدیران شرکت‌ها می‌شود.
تا زمانی که رهبران قادر به شناسایی چالش‌های منحصر به فرد ناشی از نوسانات، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام نشوند، نمی‌توانند موقعیت‌ها را برای دست‌یابی به فرصت‌های نهفته در این شرایط کسب کنند. این امر بدان دلیل است که نوسان، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام، همه نیازمند به پاسخ‌های جداگانه و منحصر به فرد خود هستند. هر یک از این چهار مورد دارای ذات متمایزی هستند که واکنش متمایزی را می‌طلبد.
نوسان (Volatility)
صنعت بسیار رقابتی شده است و سرعت عمل به یک صلاحیت کلیدی برای رهبران و سازمان‌هایشان تبدیل شده است. یک وضعیت نوسان دار را می‌توان به صورت یک شرایط ناپایدار یا غیر قابل پیش‌گویی تعریف کرد. این وضعیت لزوماً شامل ساختار پیچیده، کمبود بحرانی دانش و یا تردید در مورد نتایج حاصل از رویدادهای کلیدی نمی‌شود.عدم قطعیت، بی‌ثباتی و نوسان نیست. یک وضعیت بی‌ثبات وضعیتی است که در آن تغییرات به سرعت و در اندازه‌های مختلف اتفاق می‌افتند. اما در وضعیت عدم قطعیت مسئله دقیقاً ، همین نبود اطلاعات کافی برای نشان دادن یک پاسخ مناسب است. از آنجا که عدم قطعیت در فقدان اطلاعات کافی وجود دارد، پرداختن به این موضوع، دستیابی به اطلاعات را به عنوان راه حل ارائه می دهد.

پیچیدگی (Complexity)
در شرایط پیچیده، تلاش‌های بسیار زیادی برای جمع آوری، پردازش و درک اطلاعات کلی مورد نیاز است. وضعیت پیچیده نیازمند به یک پاسخ منحصر به فرد مشخص است که کاملاً جدا از آنچه که اجزای دیگر VUCA نیاز داشتند، می‌باشد. این امر نشان دهنده خطر عدم شناخت درست و تعیین چالش‌ها است. اگرچه این وضعیت در شرایط بی ثبات مؤثر است اما انباشت منابع نیز در صورتی که یک شرکت درکی از بهترین راه برای تخصیص آن‌ها در یک محیط پیچیده نداشته باشد، بی‌فایده خواهد بود.
ابهام (Ambiguity)
ابهام مشخص کننده موقعیت‌هایی است که شک و تردید در مورد ماهیت روابط علت و معلول وجود داشته باشد. ابهام بی ثباتی نیست: هیچ دلیلی برای تغییر سریع، غیر قابل پیش بینی و ناپایدار وجود ندارد. ابهام پیچیدگی نیز نیست: زیرا تعداد قریب به اتفاقی از بخش‌های متحرک در اینجا وجود ندارد، فقط فقدان درک اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد می تواند مورد نظر باشد و این فقدان درک از عدم قطعیت متمایز است: در یک وضعیت کاملاً غیر قطعی، شما یک ایده خوبی از آنچه که باعث چیزی می‌شود، دارید.
جمع‌بندی بحث
رقابت سازمانی بسیار شدید است و از سوی دیگر شرکت‌های چالشگر با محصولات و خدمات نو از راه می‌رسند. در چنین فضایی نوآوری سازمانی یک پیشنهاد خوب سازمانی نیست بلکه لازمه بقای سازمان است. نوآوری می‌تواند یک محصول یا خدمات کاملا جدید باشد یا صرفاً تغییراتی در روش‌های تولید محصول یا ارائه خدمات. بنابراین باید به صورت یک پیوستار به این مقوله نگریسته شود.
فرزاد رمضانی راد- دکتری تخصصی مدیریت/ پست دکتری مدیریت کسب وکار/ مدیر دپارتمان مدیریت کسب و کارکالج بین المللی ابن سینا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار خوزستان

کاریکاتور

مجوز ها